منطق فازی به طور دقیق در اوایل دهه ۱۹۶۰ توسط پروفسور لطفی زاده، پروفسور علوم کامپیوتر دانشگاه برکلیکالیفرنیا، مطرح شد. که نوعی الگوی محاسباتی بود که ادعای توانایی مدلسازی استدلال انسانی نامعین را داشت. در سال ۱۹۶۵ زاده اولین ایده را برای مجموعههای فازی با عنوان “منطق فازی” ارایه داد.
منطق فازی به صورت مفهومی چند ارزشی است و اجازه میدهد که ارزشهایی را بین دوارزشیهایی مثل” درست/ نادرست”،” بله / خیر”،” بالا / پایین” و … تعریف کرد. میتوان مفاهیمی چون”خیلی”، ” نسبتاً “،”تقریباً “و … را که پایههای اندیشه و استدلالهای معمولی انسان میباشند، به صورت ریاضی درآورد تابوسیله کامپیوتر قابل فهم باشند و از این طریق بتوان برنامههای کامپیوتری که به منطق و تفکر انسان نزدیکترند را بوجود آورد.
مجموعههای کلاسیک یا صریح برای تعریف یک عضو درمجموعهی جهانی بکار میرود. رابطهی بینِ عضویت و عدم عضویت، تعریفی واضح و مشخص است. اما برای یک مجموعهی جهانی، که شاملِ مجموعههای فازی نیز است، انتقال میتواند به صورت تدریجی صورت پذیرد. این انتقال در میان درجات مختلف عضویت میباشد که میتوان این موضوع را با مرزهای مبهم و چندگانهی مجموعهی فازی تطبیق داد. بنابراین،عضویتِ عناصر در این مجموعه از مجموعهی جهانی توسط یک تابع، که قصد توصیف ابهام وچند معنایی را دارد، توصیف میشود.
برای دیدن بقیه مطلب به لینک زیر مراجعه کیند…..